شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچههای پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوشرویی یدالله سخن میگویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر میآورند، لبهای خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری میکنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ میلغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت مینویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نیریز، در...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علی محمد عنایت الهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از شهید گفتن و از شهادت نوشتن، کلام آدمی را دلنشین، قلم و سطور نگاشته را الهی میکند. چون شهید با خون خود، همه خوبیها را امضا کرده و درس الهی شدن را به بشریت آموخته است. علیمحمد، از قبیله شهیدانی است که سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. از همان کودکی علاقه به اسلام، قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) باتربیت خانواده در دلش جای گرفت. دوره ابتدایی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
از شهید گفتن و از شهادت نوشتن، کلام آدمی را دلنشین، قلم و سطور نگاشته را الهی میکند. چون شهید با خون خود، همه خوبیها را امضا کرده و درس الهی شدن را به بشریت آموخته است. علیمحمد، از قبیله شهیدانی است که سال ۱۳۳۸ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. از همان کودکی علاقه به اسلام، قرآن و اهلبیت عصمت و طهارت (ع) باتربیت خانواده در دلش جای گرفت. دوره ابتدایی...
خاطراتی از شهدای عملیات والفجر هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یاد و خاطره آزاد مردان شهید را همواره باید زنده نگاه داشت. چه اینکه شرح این راست قامتان جاودانه تاریخ برای همه نسلها آموزنده است. زیرا وقتی کشور در معرض هجوم و تجاوز بیگانه قرار میگیرد، باید از وجب به وجب خاک پاک وطن دفاع کرد، هر چند که از نظر توان تسلیحاتی و فنآوری نظامی با مشکل روبرو باشیم. هر چند دشمن با تمام قدرت به میدان بیاید، باید به عناصر غنی فرهنگی، دینی و ملی اتکا...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
یاد و خاطره آزاد مردان شهید را همواره باید زنده نگاه داشت. چه اینکه شرح این راست قامتان جاودانه تاریخ برای همه نسلها آموزنده است. زیرا وقتی کشور در معرض هجوم و تجاوز بیگانه قرار میگیرد، باید از وجب به وجب خاک پاک وطن دفاع کرد، هر چند که از نظر توان تسلیحاتی و فنآوری نظامی با مشکل روبرو باشیم. هر چند دشمن با تمام قدرت به میدان بیاید، باید به عناصر غنی فرهنگی، دینی و ملی اتکا...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمید کیوانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
هر بار که یاد دوست به سراغت میآید و انتظار رو به پایان میرود، هر بار نو، هر بار تازه و هر بار اولین باری است که دوست تلنگر توجهی به پنجره دلت میزند. دلت، گرفته است. پنجره را که میگشایی و یادی از او میکنی، عطری تازه در مشام زندگیات حلول میکند و نوایی تازه از تارهای هستیات بر میخیزد. آری! یاد از حمید است که 1/1/1339 در خطه دلیر مردان گردان کمیل، شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميد کيواني »
هر بار که یاد دوست به سراغت میآید و انتظار رو به پایان میرود، هر بار نو، هر بار تازه و هر بار اولین باری است که دوست تلنگر توجهی به پنجره دلت میزند. دلت، گرفته است. پنجره را که میگشایی و یادی از او میکنی، عطری تازه در مشام زندگیات حلول میکند و نوایی تازه از تارهای هستیات بر میخیزد. آری! یاد از حمید است که 1/1/1339 در خطه دلیر مردان گردان کمیل، شهرستان نیریز، میان خانوادهای مذهبی...
زندگینامه آزاده محمد مقنی زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مقنیزاده در سال 1346 در شهرستان نیریز متولد شد. سال اول و دوم دبستان را در مدرسه فرهمندی شهرستان نیریز پشت سر گذاشت. بعد از ترک تحصیل تا قبل از خدمت نظام وظیفه به کارگری مشغول بوده و از این طریق زندگی خود را اداره میکرد. بعد از سن 18 سالگی از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران برای خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد. بعد از طی دوره آموزش نظامی در تاریخ 18/4/1365 به جبهههای نبرد حق...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مقنیزاده در سال 1346 در شهرستان نیریز متولد شد. سال اول و دوم دبستان را در مدرسه فرهمندی شهرستان نیریز پشت سر گذاشت. بعد از ترک تحصیل تا قبل از خدمت نظام وظیفه به کارگری مشغول بوده و از این طریق زندگی خود را اداره میکرد. بعد از سن 18 سالگی از طرف ارتش جمهوری اسلامی ایران برای خدمت نظام وظیفه فراخوانده شد. بعد از طی دوره آموزش نظامی در تاریخ 18/4/1365 به جبهههای نبرد حق...
خاطراتی از شهدای عملیات کربلای هشت
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
در این عملیات عزیزانی همچون معلم شهید سعید رضا کاوه پیشقدم، حاج مهرداد جلالی1، شهید اکبر میرزاده، دانشجوی شهید حسین استقبالی و شهید علیحسین نارنجی2و شهید محمد جواد بناکار و شهید علی اکبر سرافراز به شهادت رسیدند. خاطراتی از آنها را همسنگرانشان نقل کردهاند که به برخی از آنها اشاره مینماییم. آقای سمیع یزدانی در مورد شهید سعید رضا کاوه پیش قدم مشهور به سعید کاوه میگوید (2-YAZDANI-19) خاطره ای از شهید عزیزمان، آقای سعید کاوه پیشقدم دارم و...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي هشت »
در این عملیات عزیزانی همچون معلم شهید سعید رضا کاوه پیشقدم، حاج مهرداد جلالی1، شهید اکبر میرزاده، دانشجوی شهید حسین استقبالی و شهید علیحسین نارنجی2و شهید محمد جواد بناکار و شهید علی اکبر سرافراز به شهادت رسیدند. خاطراتی از آنها را همسنگرانشان نقل کردهاند که به برخی از آنها اشاره مینماییم. آقای سمیع یزدانی در مورد شهید سعید رضا کاوه پیش قدم مشهور به سعید کاوه میگوید (2-YAZDANI-19) خاطره ای از شهید عزیزمان، آقای سعید کاوه پیشقدم دارم و...
زندگینامه جانباز احمد ایثاری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم همسنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض میکنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گلهای بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر میخواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که انشاءالله خوب است. همینطور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچههای کوچه و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمدرضا قیاسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
آنگاهکه شمع انقلاب اسلامی به نورافشانی نشست، پروانههای عاشق آزادی به گردش چرخیدند و بالوپر خود را در شعلههای آن سوختند. محمدرضا، که در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۱۰ در روستای دهچاه از بخش پشتکوه از توابع نیریز، در میان خانوادهای علاقهمند به اهلبیت عصمت و طهارت (ع) قدم به عرصه وجود گذاشت، یکی از همان پروانههای زیبا بود. دوران کودکی را با همه دشواریهایش در کنار خانواده پشت سر گذاشت و همراه با آنها به شهر نیریز مهاجرت کرد و در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمدرضا قياسي »
آنگاهکه شمع انقلاب اسلامی به نورافشانی نشست، پروانههای عاشق آزادی به گردش چرخیدند و بالوپر خود را در شعلههای آن سوختند. محمدرضا، که در تاریخ ۱۳۴۴/۱/۱۰ در روستای دهچاه از بخش پشتکوه از توابع نیریز، در میان خانوادهای علاقهمند به اهلبیت عصمت و طهارت (ع) قدم به عرصه وجود گذاشت، یکی از همان پروانههای زیبا بود. دوران کودکی را با همه دشواریهایش در کنار خانواده پشت سر گذاشت و همراه با آنها به شهر نیریز مهاجرت کرد و در...